شنبه 20 خرداد 1402

طلبه شـھید صفرعلی یعقوبی از شهدای عشایری استان چهارمحال و بختیاری

تاریخ خبر: شنبه, 31, 1401
یعقوبی
به استقبال کنگره ملی ده هزار شهید عشایری کشور
طلبه شـھید صفرعلی یعقوبی از شهدای عشایری استان چهارمحال و بختیاری
شهید صفرعلی یعقوبی فرزند غلامعلی در سال ۱۳۴۷ در روستای دهنو از توابع استان چهار محال و بختیاری در یک خانواده مذهبی و پا به عرصه وجود نهاد

شهید صفرعلی یعقوبی فرزند غلامعلی در سال ۱۳۴۷ در روستای دهنو از توابع استان چهار محال و بختیاری در یک خانواده مذهبی و پا به عرصه وجود نهاد و در دامان پدر ومادری متدین دوران طفولیت را گذراند و همچون پدرش از همان اوان کودکی با زحمات طاقت فرسایی دوشادوش پدرش در کار کشاورزی مشغول فعالیت شد . در سن هفت سالگی در یکی از مدارس روستای خود نام نویسی کرد و مشغول خواندن دروس ابتدایی شد همچنین دوره راهنمایی را هم در زادگاهش بدون تأخیر و تعلل با پیشرفتی سریع به پایان رسانید و یک سال هم در هنرستان شهرستان بروجن ثبت نام کرد و درس صنعت را فرا گرفت و در این مدت ایام تعطیلات را با فراق بال روزها را در مزارع کشاورزی به کمک پدرش سعی بی نهایت داشت و عاشقانه کار می کرد و شب ها به مطالعه کتب مذهبی و یا اینکه به عبادت می پرداخت.
او فردی متقی و زاهد بود و اکثر نماز های یومیه را در مسجد محل به جا می آورد و به برادران و اهل خانه تذکر می داد که نمازشان را در مسجد به جماعت بخوانند ، این جوان مبلغ امام بود و پیروی سخت کوش در اوامر حضرت امام (ره) بود، وی در سال ۱۳۶۰ که برادرش علی اکبر یعقوبی به شهادت رسید و سایر بستگانش را به صبر و استقامت دعوت می کرد و آنها را با تلاوت آیاتی چند از قرآن مجید تسکین می داد و به پدر و مادرش می گفت : خداوند خواسته بدینوسیله شما را آزمایش کند او با علاقه شایانی که به روحانیت و علوم دینی داشت برای کسب فیوضات بیشتری قدم به حوزه علمیه گذاشت و در شهرستان بروجن به فراگرفتن علوم پرداخت و چنان علاقه به یادگیری علوم که پس از یکسال به راهنمایی استادان راهی قم مرکز علوم فقه و اصول گردید و چنان با فعالیت و بحث ادامه داد که در اندک مدت با اصرار استادان ملبس به لباس روحانیت شد . پس از چندی که در آنجا ماند برای فراگیری با آموزش رزم بسیج شد و قدم بر عرصه پیکار نهاد و در عملیات والفجر ۸ شرکت نمود و در این حمله از ناحیه ران پای راست مجروح شد پس از چند روزی که بهبودی حاصل شد مجددأ رهسپار حوزه علمیه قم گردید و ار آنجا هم دوباره برای فراگیری رزم به تهران رفت و دوباره به اصفهان برگشت و دوره غواصی را آموزش دید و برای مرتبه دیگر عازم جبهه جنگ گردید و در عملیات های کربلای ۴ و۵ شرکت نمود و به عوان رزمنده و مبلغ و روحیه ساز فعالیت خود را ادامه داد و اگر کسی از همرزمان او به شهادت می رسید سخت غبطه می خورد و اظهار می داشت ما این سعادت را نداریم که به فیض شهادت نائل و موفق گردیم . ولی باز هم می گفت : نه ، ما باید تا بارگاه مقدس حسینی پیش رویم او بارها و بارها چنین می گفت : آیا می شود روزی در حرم مطهر حضرتش به سوگ نشست و مشغول نوحه خوانی و مصیبت سرایی شد .
چه خوش روزیست آن روز ، تا اینکه این طلبه مجاهد امام زمان (عج) در حال تبلیغ و رزم در روز بیست و سوم دی ماه ۱۳۶۵ بر اثر اصابت ترکش خمپاره در منطقه شلمچه به فیض شهادت نائل و به آرزوی دیرینه خود رسید و سپس پیکر مطهرش در گلزار شهدای بروجن در کنار سایر شهدا به خاک سپرده شد.

افزودن دیدگاه جدید

پایتخت ایران کجاست؟ (به فارسی تایپ کنید)
Answer this question to verify that you are not a spam robot.